آموزش دروس مطالعات علوم اجتماعي

آموزش دروس مطالعات علوم اجتماعي
مطالب مربوط به دروس دوره راهنمايي مانند تاريخ وجغرافيا و اجتماعي و مطالب جالب مانند ديگر همچون مقاله يا تحقيقات دانش آموزي پاور پووينت ها و عكس هاي آموزشي  
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان

 آموزش مطالعات علوم اجتماعي

 و آدرس

 fardanegar.LoxBlog.com

 لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

کوروش بزرگ در سال 599 قبل از ميلاد که به پادشاهی پارس رسيد ظرف مدت بيست سال، کشور پهناور و با عظمتی به وجود آورد که از مغرب به مصر و دريای مديترانه، از مشرق به رود سند و ازجنوب به خليج فارس و دريای هند محدود بود. . او برای اداره کشور پهناور خود به ايجاد حکومت مرکزی مقتدر و مردانی مدبر نيازمند بود. برای داشتن چنين افرادی، شروع به تربيت اطفال شاهزادگان و طبقات ممتاز کرد و با تربيت آنان، مردان مسئول و مديران مقتدر قسمت های مختلف مملکت را تامين کرد. اين کار در ادوار بعد نيز ادامه يافت. به همين دليل می توان گفت دولت ايران باستان، يکی از عوامل مهم تعليم و تربيت ايرانيان به شمار می رفت. آموزش و پرورش در ايران دوره هخامنشی به سه بخش تقسيم می شد : اول تربيت اجتماعی، دوم تربيت شخصی، سوم تربيت شغلی و حرفه ای.
هدف اول برای اين بود که روح خودکامی و خودخواهی خرد سالان به همگامی و همکاری با ساير اعضای ايرانی مبدل شود و کودکان با حقوق خود و حقوق ديگران آشنا شوند و به آن ها احترام بگذارند، آداب و آيين ملی را بشناسند و افتخارات قومی و نژادی را گرامی بدارند. چنانچه از بعضی مدارک استنباط می شود، ايرانيان دوره هخامنشی در هدف دوم در ضمن پرورش کودکان و نوجوانان، رعايت ويژگی های فرد را نيز کرده اند و نه تنها به پرورش اين ويژگی پرداخته اند، بلکه علاوه بر آموزش رسمی و عمومی چيزهايی نيز می آموختند که اوقات بيکاری کودکان و نوجوانان را پرکند. منظور از هدف سوم اين بوده است که بيشتر افراد خانواده های برجسته را برای خدمت های لشکری و کشوری آماده کنند و نوع و سبکی که به کار می بردند برای ثبات اجتماعی و بهتر کردن اوضاع بوده است. برای تربيت طبقات پايين از طرف دولت اقدامی نشده و صنعت و پيشه هر صنفی از طرف پدر به پسر و استاد به شاگرد آموخته می شد. سرپرستی و تربيت روحانيان نيز با خود آن ها بوده است. علی رضا حکمت در کتاب آموزش و پرورش ايُران باستان « صفحه 134 »به نقل از راوندی می نويسد : در ايران باستان هرکس برای کاری معين تربيت می شد و آموزش های لازم را در آن زمينه فرا می گرفت که اين امر به ايجاد تخصص ها و پيدايش متخصص کمک می کرده است و همين رويه آموزش را، نياکان، تا آخر دوره سامانيان همواره رعايت کرده اند.
هخامنشيان، در روش تدريس، به جنبه های علمی آموزش توجه زيادی داشتند و در موقع ياد دادن درس، هرگاه لازم می شد، معلم می توانست شاگرد را تنبيه کند، اما سعی می شد که تنبيه متناسب با خطايی باشد که از شاگرد سر زده است و شاگرد نيز بايد معترف به گناه خود باشد و علت تنبيه خود را بداند که بار ديگر مرتکب آن نشود. تنبيه ها نيز جنبه آموزشی داشته است و حتی المقدور از تنتيه بدنی خودداری می کرده اند. در تنبيه بعضی منافع اجتماعی را ملحوظ می داشتند، مثلا کسی که بر حيوانات تعدی می کرد تنبيهش اين بود که ده هزار حشره موذی در کشتزار را بکشد و گاه مجرمين را وادار می کردند که نسبت به خانواده ای که مرتکب جرم شده اند اگر بی سوادی در ميان آن ها بود او را باسواد کنند. در دوره هخامنشی، پيرامون کاخ شاهی، آموزشگاه هايی برای تعليم نوجوانان وجود داشته است و آموزگاران کارآزموده آنان را برای کارهای گوناگون دولتی مهيا می کردند. حکمت می نويسد : « اولين و ابتدايی ترين محل دانش آموزی به طور عام خانه بوده است و عهده دار آموزش وپرورش پدر و مادر بوده اند و به مرور پا به پای تشکيل اجتماع و تمرکز خانواده ها، مکان آموزش به خانه مربی انتقال يافت که می توان آن را از نخستين محل تدريس گروهی يا مکتب به حساب آورد. » با رواج دين زرتشت، آتشکده برای آموزش مورد استفاده قرار گرفت. در زمان هخامنشيان با توسعه صنايع حرفه های گوناگون و سازمان های اداری، نياز مبرمی به نيروی انسانی متخصص و کارآمد به وجود آمد و تشکيلات مذهبی و آتشکده ها پاسخگوی نيازها بود که سوای آموزش دينی برای ساير علوم، محل جداگانه ای تاسيس کرد و اين اولين گام برای مدارس رسمی بود.
حکمت در « ص 369 » کتابش به نقل از کتاب يونانی ها و بربرها اثر استرابون می نويسد : تعليم و تربيت خاندان شاهی جايگاه مخصوصی به نام جايگاه آزادی دارد و آن جايگاه در کنار کاخ شاهی و بناهای دور از اماکن عمومی بود، برای اين که سرو صدای کارهای روزانه و هياهو و آشوبی که از آن نتيجه می شود، مايه پريشان شدن نظم لازم برای تعليم و تربيت نشود. اين جايگاه به چهار قسمت تقسيم می شد: اول قسمت کودکان، دوم نوجوانان، سوم مردان و چهارم کسانی که سن شان از مرحله ای که بتوانند سلاح بردارند تجاوز کرده است. شاگردان روی هم رفته روزی هشت ساعت درس می خواندند و تا زمان ساسانيان وضع آموزشگاه ها با کم و بيش تغيير به همين منوال بوده است. در زمان هخامنشيان ، علاوه بر دانشکده ای که برای تحصيل علم طب در ساييس مصر توسط داريوش احداث شد، چند دانشکده و مدرسه عالی مهم نيز در شهرهای پورسيا، آذربايگان و بلخ وجود داشته است
.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: تاریخ
برچسب‌ها: علوم اجتماعیتعليم و تربيت در دوره هخامنشی
[ ] [ 10:22 ] [ فردانگار ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

بنده شجاعي فرد دبير رشته مطالعات علوم اجتماعي هستم.در اينجا شما مطالب جذاب درباره دروس رشته مطالعات علوم اجتماعي خواهيد يافت كه هم براي دانش آموزان و معلمان و ساير افراد علاقه مند مي تواند مفيد و آموزنده باشد.
امکانات وب
میهن بلاگ